خريد براي يلدا
ا مروز کمی زودتر از همیشه از سرکار اومدم و زودی رفتم سراغ وسایلهایی که برا شب یلدا لازمش داشتم،عشق کوچولو . وقتی رسیدم بازار، با سرعت مافوق نور طبق لیستی که آماده کرده بودم خریدهامو کردم . البته از چند وقت پیش دارم یه چیزایی برات میگریم تا بتونم یه یلدای خوب با ابتکار خودمون برات تهیه کنم. بعد از خرید اومدم خونه مامان جونم ، آخه شمارو اون جا (پیش مامان جونی ) گذاشته بودم . نفسی من ، مامان به قدری خسته شده که حد و اندازه نداره !!! واقعا" خستگی من این روزها خیلی خیلی زیاد شده شده چون دارم از خودم بیش از ظرفیتم کار میکشم ، بعد از تولدت که به جمع ما اضافه ...